انسان با سه بوسه تکمیل می شود
بوسه مادر که با آن پا یه عرصه خاکی می گذاری
بوسه عشق که یک عمر با آن زندگی می کنی
بوسه خاک که با آن با به عرصه ابدیت می گذاری
تا دیده ام به روی جهان باز شد، زشوق
لبخند مهربان تو جان در تنم دمید
فریاد حاجتم چو برون آمد از گلو
دست نوازش تو به فریاد من رسید
دوست دارم تو را نظاره کنم
زیر پایت پر از ستاره کنم
گر بپرسند نازنینت کیست دوست دارم
به تو اشاره کنم
همه زیبایی های بی پیرایه ازعشق سرچشمه می گیرند،اماعشق از چه چیز سرچشمه می گیرد؟
عشق از جنس چیست ؟ این فرا طبیعی از کدامین طبیعت جاری شده است؟ زیبایی زاده ی عشق است.
عشق زاده ی توجه و اعتناست ، توجه ای ساده به ساده ها .
توجه ای متواضعانه به هر آنچه که متواضع و بی پیرایه است . توجه ای زنده به همه ی زندگی ها .
بوبن
مادرم ، نازنینم روزت مبارک
کنار کوچه بچه های پس
تو بهت رعشه و رگ
گرد و سوزن
کنار مادرکهای شناور
روی سمفونی نفرین، شیون
کنار فقر گلبانوی ایثار، که می فروشه تنشو تیکه تیکه
کنار مرد دریا بغض خسته که وا می باره از هم چیکه چیکه
به من چه سرخی میخک تو مرداب
به من چه رقص نیلوفر روی آب
قفس، بارون کابوس کبوتر
به من چه کوچه باغ شعر سهراب
ستیز تگرگ و گلبرگ
مصاف آیینه و الماس
پیکار کبریت و خرمن
نبرد ارکیده و داس
نبرد ارکیده و داس
خداوندا
اگر روزی بشر گردی زحال من خبر گردی
و با چشمان خود نامردمی ها را بینی
باز پشیمان میشوی از قصه ی خلقت
از این بودن
از این بدعت
زمین و آسمان را کفر می گویی
نمی گویی؟!
* * *
هر کس بد ما به خلق گوید ، ما چهره به غم نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم ، تا هر دو دروغ گفته باشیم
حالمان بد نیست غم کم می خوریم کم نه! هر روزکم کم می خوریم