ببينيد و دل مبنديد!
بگذريد و بگذاريد!
گاهي آدم نمي بينيد و دل مي بندد!!! نمي دونم چرا سهراب در اين مورد چيزي نگفته!
سلام
ممنون از شعرهاي زيبا
من از شعرهاي سهراب خوشم مياد
از لطف تون هم ممنونم فرصتم كمه و كمتر فرصت مي كنم به وبلاگ دوستان سر بزنم
شاد و سلامت باشي
آنچه كه دل مي خواهد و عقل با تمام قوا ردش مي كند و آنچه كه عقل نفي اش مي كند و دل هيچ نمي شنود
اين همان عشق است و همان داستان بي بديل و بي تكراري كه قرنهاست در حال رخ دادن است اما
از هر زبان كه بشنوي نامكرر است
سلام نازنينم
نمي دوني چقدر دلم تنگت شده بود
اميدوارم تو هم به اين سفر بري تا اون دلتنگي شيرين رو تجربه كني
برات دعا كردم
سبز باشي
شعرهاي سهراب واقعاً محشرن همه، و سليقه تو در انتخاب عكس.
نمي دانم.
من هم نمي دانم.
كاش مي شد دريافت كه به راستي اگر عشق بيايد وبر مسند دل حكومت كند عقل براي هميشه ازياد مي رود؟
چيست در جادوي عشق كه اين چنين روح وقلب آدمي را تسخير مي كند؟
چيست در اين جام شراب كه نوشيدنش همانا و شيدايي ومجنون شدنش هم همانا؟
درياب ستاره خوشبختي.درياب مرا اگر يافتي وپي به جادوي عشق بردي.
مرضيه مهربان ودوست داشتني سلام
منو ببخش كه اينقدر با تاخير اومدم.كامپيوترم خراب شده بود.به گمونم تو رو مي خواست كه يه دستي به سرش بكشي.
هنر تو چندتا چيزه.يكيش انتخاب اينهمه شعرا ونثراي قشنگه.واقعاً قشنگ بودند.
لذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذت بردم.
هميشه به يادت:فاطمه
بگذاريم بلوغ زير هر بوته كه ميخواهد بيتوته كند.
عقلش را زير پستان گلبرگ هاي تازه بلوغ يافته و قلبش را تنفس كند از شبنم هاي شيشه اي...
باري چه روشن است
چه بلوغي ست...هيجاني
شب زير گلبرگ هاش لانه كرده است
به سراغ او. اگر مي روي محكمتر قدم بردار تا عنكبوت ها برهانند اين سايه سار بلوغ را...
بگذاريم بلوغ زير هر بوته كه ميخواهد بيتوته كند.!
برهانيمش و بيازادانيم
ها
هو
چچه...
به نظر من به حرف اوني گوش بده كه فكر مي كني الان بهترين كار رو داري مي كني ... من كه به حرف دلم گوش دادم و عقلم هم تائيدش كرد ... هنوز كه پشيمون نشدم كه به حرف دلم گوش دادم ... بعدا هم فكر كردن به اينكه در لحظه بهترين كار رو كردم فكر نكنم بهم احساس پشيموني دست بده
شاد باشي و سراسر رنگين كمان
خوبي مرضيه خانم؟
جنگ بين عقل و احساس هميشه وجود داشته.....
ظاهرا درستش اينه كه عقل و احساس با هم كنار بيان و به نتيجه ي مشترك برسن و لي......
لبت نه گويدُ پيداست مي گويد دلت آري
بدين سان دشمني يعني
كه خيلي دوستم داري
شاد باشي و عاشق
تا بعد
اينبارم مثل هميشه زيبا بود . مخصوصا آخري.
