• وبلاگ : ياس سفيد
  • يادداشت : گندم زار و جنگل
  • نظرات : 0 خصوصي ، 16 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    پستت سراسر پر از نکته و مطلبه!

    ممنون از متن بسيار عالي و قشنگ و شعر زيباي فريدون مشيري و سخن نيکوي آن مادر روحاني

    -----

    عشق بحث پيچده و مفصليه که شما دارين بتدريج روي اون بحث مي کنين! به نظر من عشق سرچشمه پاکي داره و منشاء اصلي اون خود خداست. سخن استاد در مورد عشق درسته! چون عشقي که در وجود انسان به وديعه گذاشته شده، از همون عشق لايزال الهي سرچشمه گرفته شده و ريشه اش پاک و مقدسه! و هر بار که انسان پيش تر و جلوتر ميره به دنبال اون عشق واقعيه و بنابراين عشق هاي زميني براش نمود نخواهد داشت و چون اون عشق واقعي دسترس ناپذيره (خود خدا) پس اين روند همچنان ادامه خواهد داشت تا ابد تا خود خدا!...

    و به همين دليله که بعضي ها گفتن ازدواج آفت عشقه! چون ازدواج با يه موجود زميني داره صورت مي گيره و بالاخره اون موجود داراي عيب و نقايصيه و بتدريج با دور شدمن از اون هيجانات اوليه اشنايي بتدريج اون عيوب خودش رو براي طرفين نشون خواهد داد.

    بحث ازدواج هم خيلي مفصله! ولي اگه سريع و راحت بخوام بگم به نظر من ازدواج، يه قراداد اجتماعيه! (قراردادي که طرفين در درونشان ملزم به رعايت اون باشن) و کساني که باهم ازدواج مي کنن بايد مکمل هم باشن (و نه عين هم!) و پذيرفتن اختلافات بين همديگه و استفاده از آنها در جهت رشد و تعالي!